نشست دوحه با همه کمی و کاستی های که دارد به باور من یک دست آورد بزرگ است. به این معنا که هنوز افغانستان از توجه سازمان ملل متحد خارج نشده و دیدگاه های جهانی در مورد افغانستان یکبار دیگر معطوف میشود.
طالبان از سر منشی سازمان ملل متحد تقاضا کرده بودند که نماینده طالبان آقای امیر خان متقی منحیث یک نماینده دولت در این نشست در سطح بالای اشتراک کند، با سر منشی سازمان ملل متحد بطور رسمی ملاقات داشته باشد و بحث ها در سطح عالی باشد.
و دیگر اینکه افغانستان کشور در حالت جنگ نیست هیچ نماینده ی خاص ضرورت نیست که تعین شود.
اما تا آخرین لحظات که جلسه آغاز میشد سر منشی ملل متحد این دو خواسته طالبان را نپذیرفت، یعنی به این معنا که نماینده خاص تعین میشود و سر منشی ملل متحد حاضر نشد که با آقای متقی منحیث یک نماینده دولت ملاقات و مذاکره کند.
حالا طالبان در نشست دوحه اشتراک نکردند تنها یک تعدادی از جامعه مدنی شرکت نموده اند آن هم هر کس کار خود را میکند.
اما آنچه که من باور دارم با وجود که سرمنشی ملل متحد نهایت تلاش خود را میکند اما باز هم فیصله های که فردا در نشست دوحه صورت میگیرد به اتفاق نظر نخواهد بود و مخالفت های را با خود میداشته باشد.
بر علاوه اینکه طالبان در این نشست حضور ندارند و مخالف هستند نماینده روسیه، چین، و ایران باور ندارم که با دیدگاه های امریکا هم نظر باشند و آنرا تائید نمایند.
و من هرگز باورمند نیستم که نماینده امریکا، انگلیس و نماینده یک تعداد کشور های دیگر دیدگاه ایران را مورد پذیرش قرار دهند.
از سوی دیگر طوریکه احساس میشود آقای کاظمی قمی نماینده ایران در کابل و دوحه در تلاش است که نقطه عطف توجه را که در این نشست در مورد افغانستان است به حاشیه بکشاند و زیاد تر تلاش میکند تا مسئله فلسطین و اسرائیل را مطرح کند و موضعگیری های ضد امریکا داشته باشد تا فوکس که در مورد افغانستان است به حاشیه رانده شود که این کار عاقله نیست.
به هر حال نشست دوحه فردا خاتمه میابد همه فیصله ها به اتفاق نظر نخواهد بود، و فیصله های که به اتفاق نظر نباشد برای مردم افغانستان آنقدر مثمر نخواهد بود.
ولی یک روزنه ی امیدی برای مردم افغانستان باز میشود که سازمان ملل متحد پا در میدان گذاشته و آهسته آهسته کار بجای خواهد رسید که هم طرف های درگیر چه این طرف و چه آنطرف به نحوی بطرف افغانستان به دیدگاه مثبت نگاه کنند.
بدون شک عدم حضور طالبان در نشست دوحه نشان میدهد که سازمان ملل متحد از صلابت و قدرت قوی بر خوردار نیست، و آقای گوتریش مانند آقای اوتانت، کوفی عنان و کسان دیگری مهارت های سیاست را نمیداند تا موازنه را حفظ کند.
از طرف دیگر آقای اوغلو که یکی دو مرتبه به کابل سفر کرده بود طالبان به او اعتنای نکرده بودند که اینها همه یکی پی دیگری ضعف مدیریت سازمان ملل متحد را واضح آشکار میسازد.
اما در اخیر نا گفته نماند که عدم اشتراک طالبان در نشست دوحه انزوای بینالمللی طالبان را عمیقتر و مشکل زا تر میکند و
بیاعتنایی به نشست دوحه میتواند اعتبار طالبان را از طرفهای مذاکره کننده کاهش بدهد.
به هر صورت سر منشی سازمان ملل متحد تلاش میکند که در مورد افغانستان نقشه ی راهی را توسط اشتراک کننده گان ترسیم و بقبولاند.
اما از همین لحظه میگویم که این نقشه ی راه به اتفاق آرا تصویب نخواهد شد و از سوی دیگر به انزوا رفتن طالبان تنها فشاری خواهد بود بالای مردم افغانستان که یکبار دیگر با فقر و بد بختی ها دست و پنجه نرم کنند.
